نقاشی با عنوان گرنیکا اثر پیکاسو در سال ۱۹۳۷ در شهر گرنیکا، روستایی در شمال اسپانیا کشیده شد. این نقاشی برای نمایشگاه جهانی ۱۹۳۷ پاریس خلق شده است.
“زندگی من به عنوان یک هنرمند، داستانی بیوقفه از نبردی سرسخت علیه ارتجاع و مرگ هنر است. هر قلممو، هر تابلو، هر اثر، فریادی از اعماق وجود من علیه تاریکی و تباهی است. در تابلوی گرنیکا Guernica که این روزها بر روی آن کار میکنم، و در تمامی آثار اخیرم، وحشت و انزجارم از دیکتاتوری و سرکوب را به وضوح به تصویر کشیدهام. اسپانیا، سرزمین مادری من، در چنگال ظلم و ستم غرق شده، و من، بهعنوان یک هنرمند، رسالتی جز فریاد رساندن صدای مردم ستمدیده و به تصویر کشیدن درد و رنج آنان را ندارم. هنر من، سلاح من در این نبرد است. با هر ضربه قلم، با هر رنگ، با هر خط، امیدی را زنده میکنم و نوری بر تاریکی میافکنم. من تسلیم نمیشوم، تا زمانی که آخرین نفس را بکشم، علیه ارتجاع و مرگ هنر مبارزه خواهم کرد.” پابلو پیکاسو
ترجمه و گردآوری: هومن تیموری
فهرست مطالب:
۱. تاریخچه نقاشی گرنیکا
۲. نمایشگاه بینالمللی پاریس در سال ۱۹۳۷
۳. نخستین نمایشگاه عمومی گرنیکا و کمک به پناهندگان اسپانیا
۴. نقد به نقاشی “گرنیکا”
۵. در خواست پیکاسو از موزه MOMA برای حفاظت از گرنیکا
۶. گرنیکا نمادی ماندگار برای اعتراضات به جنگ ویتنام
۷. حمله به تابلوی گریناکا پس از مرگ پیکاسو
۸. خارج کردن نقاشی گرنیکا از سازمان ملل
۹. جمعبندی
“گرنیکا” Guernica نقاشی اثر پابلو پیکاسو، هنرمند معاصر اسپانیایی (۱۸۸۱ – ۱۹۷۳) است. این اثر واقعه بمباران روستای گِرنیکا در اسپانیا توسط بمبافکنهای آلمان نازی در ۲۶ آوریل ۱۹۷۳، در طول جنگ داخلی اسپانیا، را به تصویر میکشد. “گِرنیکا” یکی از آثار مشهور پیکاسو است و بسیاری آن را یکی از آثار ضد جنگ برجسته در تاریخ میدانند. این نقاشی امروزه در موزه رینا سوفیا مادرید، پایتخت اسپانیا نگهداری میشود که بهعنوان یکی از معروفترین تابلوها به حساب میآید.
به گفته مدیران موزه ملکه سوفیا شهر مادرید، محل نگهداری تابلوی گرنیکا، “تصویر غیرطبیعی که گویا از مخالفان سیاسی خود در آثارش نشان میداد روی بسیاری از هنرمندان برای ترسیم نگاهشان از شرایط روزگار خود تاثیر گذاشته است.” پیکاسو نگاه گویا از درون لنز سیاه به شرایط پیچیده سیاسی و سنتهای مذهبی اسپانیا را میستود. خود پیکاسو تصمیمش را با این جملات در سال ۱۹۳۷ خیلی خلاصه بیان کرد: “من همواره اعتقاد داشتم و هنوز هم اعتقاد دارم هنرمندانی که با ارزشهای معنوی زندگی و کار کردهاند نباید و نمیتوانند در برابر جنگی که عالیترین ارزشهای انسانیت در آن به خطر افتاده است بیتفاوت باشند.”
تاریخچه نقاشی گرنیکا
این تابلو عظیم که در طول دوران حکومت ژنرال فرانکو در نیویورک نگهداری میشد بعد از مرگ فرانکو به اسپانیا منتقل شد، مدتی در موزهی ملی پرادو Museo del Prado بود و اینکه در محل ویژهای در موزه رنا صوفیا (ملکه سوفی) نصب شده است. پیکاسو نمیخواست تابلو در زمان حیات فرانکو در اسپانیا باشد. هنگامی که دولت اسپانیا به پیکاسو سفارش یک تابلو برای غرفهی اسپانیا در نمایشگاه جهانی پاریس داده بود، نفرت پیکاسو از اجبار در اجرای یک سفارش موجب شده بود تا در انجام این تقاضا امتناع ورزد و وقت خود را صرف کارهای دیگر سازد و از قبول سفارش تابلو اجتناب کند.
تابلوی نقاشی پیکاسو در ابعاد ۳.۳۵ سانتیمتر (۱۱ فوت) ارتفاع و ۷.۷۷ سانتیمتر (۲۵.۵ فوت) طول میباشد، اثر دیوارنگارهی گرنیکای پیکاسو یکی از بزرگترین و مهمترین آثار استاد کوبیسم [مدرنیسم] است. این اثر توسط بسیاری از منتقدان هنری بیش از یک گنجینه هنری تاریخی در نظر گرفته شده است. گرنیکا که در پاسخ به بمباران یکی از ایالتهای باسک [شهر گرنیکا] در روز ۲۶ آوریل ۱۹۳۷ بمبافکنهای آلمان نازی و رژیم فاشیست ایتالیا شهر گرنیکا در ایالت باسک واقع در شمال اسپانیا را بمباران کردند. در جریان سه ساعت حمله هوایی سه چهارم از این شهر قدیمی نابود و هزارن نفر از مردم کشته و زخمی شدند. براساس گزارشهایی که در آن زمان منتشر شد این حمله “در تاریخ نظامی تا آن زمان بیسابقه” بود و منبع الهام یکی از مشهورترین آثار نقاشی ضد جنگ تاریخ شد.

پيكاسو بعد از آن واقعه بمباران هوایی نازیها بر روی ایالت باسک شهر باستانی گرنیکا را بهعنوان موضوع این نقاشی دیواری انتخاب کرد. اگرچه مورخان بر این باورند که تعامل پیکاسو با گزارشهای روزنامهها و عکسهای مربوط به وقایع گرنیکا بر محتوای نقاشی دیواری تأثیر گذاشته است، اما این نقاشی که بدنهای پهن شده و چهرههای وحشتزده را به تصویر میکشد، هیچ اشاره خاصی به این رویداد ندارد. این اثر بهطور گسترده بهعنوان نماینده تلفات فاجعه بار جنگ جهانی درک میشود. نقاشی این دیوارنگاره یک ماه طول کشید.او در حالی که مشغول این نقاشی بود برای مقابله با شایعاتی که در مورد حمایت وی از اردوی ناسیونالیستها پخش شده بود بیانیهای صادر کرد و گفت: “در دیوارنگارهای که روی آن کار میکنم و آن را گرنیکا نام خواهم داد و در تمامی آثار هنری اخیرم، من با صراحت انزجار خود از کاست (گروه نظامی که اسپانیا را در اقیانوسی از مرگ و مصیبت غرق کرده) بیان کردهام.”
نمایشگاه بینالمللی پاریس در سال ۱۹۳۷
در نمایشگاه بینالمللی پاریس در سال ۱۹۳۷ که همزمان با جنگ داخلی اسپانیا برگزار شد به هنرمندان اجازه داده شد علیه بیرحمی جنگ اظهار نظر کنند. در آن مقطع بخشی از آثار نقاشی به پروپاگاندا بدل شدند. دیوارنگاره گرنیکای پیکاسو که از بمباران شهری به همین نام در ایالت باسک اسپانیا الهام گرفت یکی از مشهورترین نقاشیهای ضد جنگ در تاریخ است. کار تهیه دیوارنگاری برای نمایشگاه به پیکاسو سپرده شد. او از اوایل سال ۱۹۳۷ مجموعه نقاشیای تحت عنوان “خواب و دروغ فرانکو” را شروع کرده بود. او پس از خواندن گزارشهای مربوط به حمله نیروهای فرانکو و متحدان خارجی او به شهر گرنیکا کار روی تابلو گرنیکا را شروع کرد که به نماد مبارزه علیه فاشیسم بدل شد. آثار پیکاسو، خولیو گونزالز، خوان میرو، الکساندر کالدر، آلبرتو سانچز و خوزه گوتییرز سولان درغرفه اسپانیا به نمایش گذاشته شدند.

در نمایشگاهی که در لندن برپا شده بود در آن آثار نقاشانی که به بی رحمی و کشتار درجنگ داخلی اسپانیا واکنش نشان دادند به نمایش گذاشته شد. اما در حقیقت برگزاری نمایشگاه بین المللی پاریس تازه اول ماجرا بود. در سال ۱۹۳۸ نقاشی گرنیکا در سراسر بریتانیا به نمایش گذاشته شد. خوان پونیت میرو میگوید: “بعدها پیکاسو این تابلو را به موزه هنرهای معاصر نیویورک MOMA سپرد چون خواست او این بود که تاز مانی که دمکراسی در اسپانیا برقرار نشود این نقاشی را به کشور برنگردانند. این تصمیم از نظر اوبسیار نمادین و مهم بود.” هنرمندانی که در نمایشگاه پاریس در سال ۱۹۳۷ شرکت داشتند که کمتر از یک ماه پس از بمباران شهر گرنیکا و فقط ۱۰ ماه پس از شروع جنگ داخلی اسپانیا افتتاح شد.

این نمایشگاه معمولاً بهخاطر رقابت شدید دو کشور در ذهنها مانده است: نخست کشور آلمان با برج عظیمی که از سنگ گرانیت ساخته بود و روی آن عقاب و صلیب شکسته بزرگی نصب شده بود و دیگری اتحاد جماهیر شوروی که بر فراز سازه بزرگ و پوشیده در سنگ مرمر مجسمهای از دو پیکره انسان با داس و چکشی حتی بزرگتر از حد معمول یک تندیس نصب شده بود. به گفته فرناندو مارتین، مورخ هنر “برای اولین بار در تاریخ معاصر جنگ یک شهر و ساکنان غیرنظامی آن بهعنوان روش ایجاد خوف و شیوهای برای آزمایش سلاحهای جنگی قتل عام شدند. این لحظهای بود که پیکاسو تصمیم گرفت آن را برای موضوع دیوارنگاری خود برای نمایشگاه انتخاب کند.” در دوران تبعید پیکاسو در فرانسه، تابلوی نقاشی گریناکا به نمایش عموم گذاشته شد. عناصر اصلی این اثر شامل مرگ، خشونت، بیرحمی، زجر و درماندگی هستند، که به صورت سیاه و سفید و با سبک عکسهای خبری در روزنامهها در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. درباره تفسیر شخصیتهای حاضر در این اثر، خود پیکاسو گفته است:
«… اگر شما معانی مشخص به مولفههای نقاشیهای من بدهید، ممکن است کاملاً به حقیقت نزدیک شده باشید، اما به هیچ عنوان به نیت من در جان بخشی به این مولفهها پی نبردهاید. هر حدس، گمان و استنتاجی که شما دارید بخشی از حالتی است که من هم تجربه کردهام اما بهصورت ناخودآگاه و غیرارادی. من نقاشی میکنم برای خودِ نقاشی. من اشیاء را برای چیزی که هستند، میکشم…»

پیکاسو اندازه بوم را طوری انتخاب کرد که بیننده را غرق صحنه کند. این نقاشی، بهدلیل نبود رنگ، از نظر بصری بسیار تأثیرگذار است. وی از گاو نر و اسب، که هر دو از نمادهای مهم فرهنگ اسپانیا هستند، الهام گرفتهاست و به نوعی آثار گویای نقاش اسپانیایی (اواخر قرن هجده تا نیمه قرن نوزده) در ستایش مقاومت در برابر اشغال اسپانیا توسط نیروهای ناپلئون را تداعی میکند. پیکاسو تابلوی “گرنیکا” را بهعنوان سمبلی برای حمله فاشیسم و مردم گرنیکا استفاده کرد. او که از ارتباط قدرتمند بین هنر و نقد اجتماعی آگاه بود، مسئولیت هنرمند را در انتخاب پیام و پیشبینی برداشت بیننده درک میکرد. پیکاسو از طریق گرنیکا، محکومیتی قدرتمند علیه جنگ و بمباران ویرانگر این شهر بیگناه بهعمل آورد.
پابلو پیکاسو گفته است: “هنر ابزاری است در جنگ علیه دشمن.”

نخستین نمایشگاه عمومی گرنیکا و کمک به پناهندگان اسپانیا
این نقاشی بهعنوان بخشی از تلاشی برای جمع آوری کمک مالی برای کمپین امداد به پناهندگان اسپانیا، به یک تور اروپایی (به جز اسپانیا) برده شد و سپس به ایالات متحده فرستاده شد. اولین نمایش آن در سال ۱۹۳۹ در گالری والنتاین Valentine Gallery [که اکنون تعطیل شده است] در نیویورک برگزار شد. سپس به گالری استندال Stendhal Gallery در لسآنجلس، موزه هنر سانفرانسیسکو The San Francisco Museum of Art و باشگاه هنری شیکاگو The Chicago Arts Club به نمایش درآمد و در نهایت برای نمایشگاه گذشتهنگر پیکاسو در موزه هنرهای مدرن MOMA به نیویورک بازگردانده شد. در سال بعد، این اثر در موزههایی بوستون، شیکاگو، کلیولند، نیواورلئان، پیتسبرگ و سنت لوئیس به نمایش گذاشت شد.
پس از ۴۲ سال به امانت گذاشته شدن در موزه هنرهای مدرن نیویورک MOMA، گرنیکا سرانجام در سال ۱۹۸۱ به اسپانیا انتقال داده شد. این اثر در کاسون دل بوئن رتیرو (Casón del Buen Retiro)، ضمیمهای از موزه پرادو (Museo del Prado) در مادرید به نمایش درآمد، جایی که برای اولین بار در اسپانیا و به مناسبت صدمین سالگرد تولد پیکاسو بهطورعمومی به نمایش درآمد. گرنیکا تا سال ۱۹۹۲ در آنجا باقی ماند تا اینکه بهطور رسمی به مجموعه موزه رینا صوفیا (The Museo Reina Sofía) انتقال داده شد. اکنون این اثر، همراه با طرحهای مقدماتیاش، در گالری اختصاص یافته به هنر مرتبط به جنگ به نمایش گذاشته شده است.

نقد به نقاشی “گرنیکا”
اولین نشریه اِمریکایی که بازنشر و توضیحی در مقیاس بزرگ از «گرنیکا» را منتشر کرد، روزنامه نیویورک ورلد تلگرام New York World Telegram newspaper در سال ۱۹۳۷، دو سال قبل از ورود این اثر به اِمریکا بود. مقالهای در مورد این نقاشی برای اکثر کسانی که آن را میبینند «غیرقابل درک» توصیف کرده بود، این اثر هنری دو سال بعد [۱۹۳۹] به ایالات متحده انتقال داده شد. نقدی در روزنامه اسپرینگفیلد ریپابلیک The Springfield Republic newspaper در سال ۱۹۳۹ بیان کرد که دیدن این نقاشی «ارزش نیم دلار را دارد، زیرا نماد گذر از انزوا به همبستگی اجتماعی با استعدادترین نقاش عصر ماست.»
در خواست پیکاسو از موزه MOMA برای حفاظت از گرنیکا
با شروع دوباره جنگ در اروپا در سال ۱۹۳۹، پیکاسو از موزه هنرهای مدرن MOMA (The Museum of Modern Art) درخواست کرد تا از گرنیکا نگهداری کند. این اثر در اوایل دهه ۱۹۴۰ در دو نوبت در موزه فوگ دانشگاه هاروارد به نمایش درآمد و در چندین مؤسسه دیگر در ایالات متحده به نمایش گذاشته شد. در اوایل و اواسط دهه ۱۹۵۰، گرنیکا به شهرهای مختلف از جمله میلان، سائوپائولو، پاریس، مونیخ، کلن، استکهلم، بروکسل و آمستردام به نمایش درآمد. گرنیکا به همراه حدود ۹۵ اثر دیگر، تا سال ۱۹۵۸ تحت مراقبت موزه هنرهای مدرن MOMA بود. در این سال، این نقاشی در نمایشگاه «پیکاسو: هفتاد و پنجمین سالگرد» به نمایش درآمد. پس از نمایشگاه، پیکاسو درخواست کرد که گرنیکا و طرحهای مقدماتی آن تا زمان برقراری یک دولت دموکراتیک در اسپانیا، به طور نامحدود به موزه هنرهای مدرن MOMA به امانت گذاشته شود. در سال ۱۹۴۷، هنرمند آدولف فردریش رینهارت (Adolph Friedrich Reinhardt)، کارتونی ساخت که در نشریه «پی.ام.»، یک نشریه اِمریکایی با گرایشهای چپگرا منتشر شد. این کارتون بخشی از مقالهای به نام «چگونه به یک نقاشی دیواری نگاه کنیم How to Look at a Mural» بود که در آن راینهارت عناصر مختلفی از گرنیکا، از جمله گاو، اندامهای پیچ خورده و مادر جیغ زن را تجزیه و تحلیل کرد. گسترش در (P.M.) را میتوان بهعنوان تلاش راینهارت برای انتقال اهمیت نقاشی دیواری دانست. او در متن مقدماتی همراه با تصویر، این اثر را نه فقط «یک پوستر ساده یا یک کارتون سیاسی پیش پا افتاده» که به راحتی قابل درک و فراموشی است، بلکه بهعنوان طرحی توصیف میکند که کل عصر تاریک حال حاضر ما را به تصویر میکشد.

گرنیکا نمادی ماندگار برای اعتراضات به جنگ ویتنام
با شروع جنگ ویتنام، فعالان ضد جنگ به گرنیکا با دیدگاهی جدید نگاه کردند. «ائتلاف کارگران هنر»، گروهی هنری که با استعمارگری و نژادپرستی ایالات متحده مخالف بودند، از این نقاشی در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ روی پوسترها استفاده کردند. یکی از پوسترها، عبارت «جنگ ویتنام را همین حالا متوقف کنید!» را در کنار بخشی از نقاشی دیواری پیکاسو که مردی کشته شده را نشان میداد به نمایش گذاشت. در سال ۱۹۷۰، پس از کشتار مای لای* (My Lai Massacre) در ویتنام، ائتلاف کارگران هنر، که شامل چهرههای برجسته هنری مانند لوئیز بورژوا، دونالد جاد و رابرت اسمیتسون (Louise Bourgeois, Donald Judd, and Robert Smithson) میشد، در نامهای سرگشاده خواستار خروج این اثر از موزه هنرهای مدرن MOMA از پیکاسو شدند. آنها استدلال کردند که نمایش گرنیکا در موزه به معنای بی اخلاقی است در حالی که اشتباهات خود کشور نادیده گرفته میشود. در سالهای اخیر، این نقاشی به نمادی برای معترضان در رُم، بارسلونا و مکانهای دیگر در سراسر جهان تبدیل شده است.

حمله به تابلوی گریناکا پس از مرگ پیکاسو
در فوریه ۱۹۷۴، یک سال پس از مرگ پیکاسو، گرنیکا در حالی که در موزه هنرهای مدرن MOMA به نمایش گذاشته شده بود، مورد حمله قرار گرفت. تونی شفرازی Tony Shafrazi، هنرمند و فعال ضد جنگ آن زمان (که بعدها به عنوان فروشنده آثار هنرمندان سرشناسی مانند ژان میشل باسکیا Jean-Michel Basquiat، کیت هارینگ Keith Haring، اندی وارهول Andy Warhol و فرانسیس بیکن Francis Bacon شناخته شد)، برای اعتراض به «جنایات جنگی» اِمریکا در مای لای در ویتنام (My Lai Massacre)، با اسپری** (Spray) رنگ عبارت «همه دروغها را بِکش!» “Kill Lies All” را روی این اثر هنری اسپری کرد. تونی شفرازی در همان روز حادثه به نیویورک تایمز گفت: «من یک هنرمند هستم و میخواستم حقیقت را بگویم.» طبق گزارش تایمز، شفرازی در صحنه دستگیر و بعداً به «جرم وندالیسم***Vandalism» [تخریب آثار باستانی و هنری] متهم شناخته شد. خوشبختانه آسیب وارده به نقاشی دائمی نبود. پوشاندن این تابلو با یک برزنت آبی رنگ در سال ۲۰۰۳، زمانی که کالین پاول، وزیر خارجه وقت اِمریکا دربارهی جنگ عراق سخنرانی میکرد، جنجال آفرین شد. این اولین باری نبود که این اثر هنری با اعتراضات سیاسی شدید روبرو میشد. چهارصد هنرمند طوماری را امضا کردند تا از پیکاسو بخواهند تا پایان جنگ ویتنام، این نقاشی را از ایالات متحده خارج کند.
![۲۸ فوریه، تونی شفرازی به جرم وندالیسم Vandalism [تخریب آثار باستانی و هنری] (تخریب گرنیکای پیکاسو) توسط پلیس نیویورک دستگیر شد. عکس مطبوعاتی، ۱۹۷۴.](https://aadzign.com/wp-content/uploads/2024/07/February-28-Shafrazi-1_upscaled-600x360.jpg)
![۲۸ فوریه، تونی شفرازی به جرم وندالیسم Vandalism [تخریب آثار باستانی و هنری] (تخریب گرنیکای پیکاسو) توسط پلیس نیویورک دستگیر شد. عکس مطبوعاتی، ۱۹۷۴.](https://aadzign.com/wp-content/uploads/2024/07/0_upscaled-600x830.jpg)

خارج کردن نقاشی گرنیکا از سازمان ملل
نقاشی گرنیکا، که بخشی از مجموعه دائمی موزه هنرهای مدرن MOMA است، نسخۀ فرش بافتهشدهای دارد که در ساختمان سازمان ملل متحد (سازمان ملل) در نیویورک آویزان است. این تابلو فرش روی دیوار بزرگی قرار گرفته و بهعنوان پسزمینه برای دیپلماتها در هنگام بیانیههای مطبوعاتی آنها نشان داده میشود. پسر نلسن راکفلر (معاون رئیس جمهوری اِمریکا در دوران جرالد فورد) از مقامهای ارشد سازمان ملل خواست این نقاشی پردهای را به خانواده آنها بازگردانند. یک سخنگوی سازمان ملل هم با انتشار بیانیه از خاندان نامدار راکفلر برای امانت دادن تابلو برای بیش از ۳۵ ساله تشکر کرد. گرنیکا از سال ۱۹۸۵ بیرون سالن نشستهای شورای امنیت نصب شده بود و نسخه اصلی آن در موزه ملی مرکز هنر رینا سوفیا Reina Sofia Art Center National Museum در مادرید نگهداری میشود. نسخه بدل گرنیکا که از مشهورترین تابلوهای ضد جنگ در تاریخ نقاشی دنیاست، با نظارت خود پیکاسو در یک کارگاه در جنوب فرانسه کشیده شد. پس از آنکه پیکاسو نسخه اصلیِ گرنیکا را نفروخت، خانواده سرمایهدار راکفلر برای خلق یک نسخه دیگر از آن کلی هزینه کردند. پیکاسو تابلو را در ۱۹۳۷ کشیده و در آن ماجرای بمباران شهر گرنیکا را در جریان جنگهای داخلی اسپانیا روایت کرده بود. در بمباران گرنیکا هزاران نفر جان خود را از دست دادند و کشته شدند و پیکاسو کوشید در یک تابلو، سیاهی و تباهی جنگ را به تصویر بکشد. ۸۴ سال پس از پایان خلق نقاشی گرنیکا، هنوز هم کارشناسان هنر این تابلو را از قدرتمندترین و اثرگذارترین نقاشیهای ضد جنگ دنیا میدانند. با حذف این تابلو از ساختمان مرکزی سازمان ملل در نیویورک، برای جایگزین کردن آن تصمیمی گرفته نشده است.


فرش دستبافته شدهی گرنیکا اثر پابلو پیکاسو در حال نصب در خارج از سالن شورای امنیت سازمان ملل متحد.
جمعبندی:
_____________________________
پینوشتها:
* کشتار می لای در ویتنام My Lai Massacre in Vietnam
کشتار می لای واقعهای در جریان جنگ ویتنام بود که در آن سربازان اِمریکایی واحد گردان سوم تجسسی ارتش اِمریکا در تاریخ ۱۶ مارس ۱۹۶۸، در روستای می لای ویتنام جنوبی، بین ۳۴۷ تا ۵۰۴ غیرنظامی را به قتل رساندند. اکثر قربانیان زن و کودک بودند. این کشتار بهعنوان یکی از فجیعترین جنایات جنگی تاریخ ایالات متحده شناخته میشود.
شرح واقعه:
در ۱۶ مارس ۱۹۶۸، واحد گردان سوم تجسسی به روستای می لای در ویتنام جنوبی اعزام شد. این واحد به دنبال اعضای ویت کنگ بود، اما اطلاعات نادرستی دریافت کرده بودند که نشان میداد تعداد زیادی از شورشیان در روستا حضور دارند. هنگامی که سربازان به روستا رسیدند، به جای شورشیان، با غیرنظامیان بیگناه روبرو شدند. سربازان تحت فرماندهی ستوان ویلیام کالی جونیور، به مدت چندین ساعت به کشتار، تجاوز و غارت در روستا پرداختند.
پیامدها:
کشتار می لای My Lai Massacre ابتدا توسط ارتش اِمریکا پنهان شد، اما در نهایت توسط یک سرباز به نام رون هَسِلتاین Ron Haseltine افشا شد. افشاگری این کشتار، موجی از خشم و انزجار در ایالات متحده و سراسر جهان به پا کرد. در نهایت، ۲۶ سرباز آمریکایی به جرم جنایات جنگی در این واقعه متهم شدند. تنها ستوان کالی به جرم قتل ۲۲ نفر به حبس ابد محکوم شد، اما پس از ۴ سال آزاد شد. کشتار می لای، لکه ننگی بر پیشانی تاریخ ایالات متحده باقی گذاشت و بهعنوان نمادی از وحشت و بی رحمی جنگ شناخته میشود.
نکات قابل توجه:
کشتار می لای، نمونهای از جنایات جنگی متعددی است که در طول جنگ ویتنام رخ داده است. این واقعه، تأثیر عمیقی بر افکار عمومی در مورد جنگ ویتنام و بهطور کلی جنگ داشت. کشتار می لای، یادآوری تلخی از خطرات ناشی از نظامیگری و اهمیت صلح است.
** رنگ آئروسل که اسپری Spray رنگ هم نامیده میشود، یک نوع رنگ است که در یک قوطی تحت فشار قرار میگیرد و در هنگام افشاندن یک دکمه شیر در قوطی رنگ آزاد میشود. با رنگ آئروسل یک سطح صاف و یکنواخت پوشش داده شده و این رنگ بر خلاف بسیاری از رنگهای دیگر زود خشک میشود؛ قوطیهای استاندارد سبک، قابل حمل، ارزان و آسان برای ذخیره هستند.
*** دلیل نامگذاری این آسیب اجتماعی، رفتار مشابهی است که از سوی قوم «وندالها» (Vandals)، در دوران باستان صورت پذیرفته بود. وندالها یکی از زیرمجموعههای قوم ژرمن بودهاند که در قرون اول تا پنجم میلادی، در دوران سقوط امپراطوری روم غربی به تاخت و تازهای گستردهای در قاره اروپا دست زدند و مهمترین اقدام آنان، غارت و ویرانی رم در سال ۴۵۵ میلادی بود. در این تاخت و تاز، بسیاری از بناهای تاریخی و فرهنگی رم، توسط وندالها از میان رفت و آنان بدون توجه به قدمت و ارزش آثار روم باستان، این آثار را بیدلیل، نابود کردند. آنها به رهبری شخصی به نام گایسریک بودند. هنگام انقلاب فرانسه از وندالیسم به عنوان تخریب گران اموال عمومی مخصوصاً آثار هنری یاد میشود.
تخریبگرایی یا خرابکاری یا وَندالیسم Vandalism به معنای تخریب کنترل نشده اشیاء و آثار فرهنگی باارزش یا اموال عمومی است که یک ناهنجاری اجتماعی بهحساب میآید و دلایل متعددی برای آن عنوان میکنند. وندالیسم را در زمره انحرافات و بزهکاریهای جوامع جدید دستهبندی میکنند و آن را عکسالعملی خصمانه و واکنشی کینهتوزانه نسبت به برخی از فشارها، تحمیلات، ناملایمات، اجحافها و شکستها و … تحلیل میکنند. یکی از نا بههنجاریها، گرایش جوانان به تخریب است، که در نوع خود میتواند شامل تخریب اموال عمومی، فضای سبز، جادهها، فروشگاهها، دیوارها، … باشد. کسی را که دست به چنین کارهایی میزند در اصطلاح جامعهشناسان «وَندال Vandal» میگویند، و گرایش به اینگونه تخریبها وَندالیسم Vandalism نامیده میشود. تخریب اموال باستانی، هنری و عمومی از سوی فعالین حوزههای مختلف، جوانان و نوجوانان دارای عوارض و پیامدهای مادی و معنوی است. اما در نگاه دقیقتر به این قضیه، میتوان ابعاد عوارض انسانی را بسیار فراتر دید؛ بنابراین، با توجه به اینکه اکنون به دفعات شاهد تخریب اموال باستانی، هنری و عمومی و… هستیم، تخریب اموال فرهنگی مانند: تابلوهای هنری در موزهها و مراکز فرهنگی، آثار باستانی و میراث فرهنگی (اعم از بناهای معماری و…)، اموال عمومی مانند: کیوسکهای تلفن، اتوبوسها، کندن جادهها، خرابکردن دیوارها، شکستن شیشههای مغازهها و بههمریختن ورزشگاهها و … از سوی فعالین حوزههای مختلف، جوانان و نوجوانان در زمره وندالیسم بهشمار میروند.
_____________________________
مراجع و منابع:
Cousen, B. (2009). Memory, power and place: where is Guernica? Journal of Romance Studies, 9(2), 47-64.
Simonton, D.K. (2007). The creative process in the sketches of Guernica de Picassos: monotonic improvements compared to non-monotonic variants. Creativity Research Journal, 19 (4), 329-344.
www.museoreinasofia.es/en
www.museodelprado.es
www.theguardian.com
www.museoreinasofia.es
www.guernica.museoreinasofia.es
www.moma.org
www.bbc.com
www.googleadservices.com
www.britannica.com
www.britannica.com
www.biography.com
www.theartnewspaper.com
www.artnews.com
www.rouzgar.com
_____________________________
برای ورود به پیج اینستاگرام مجله آنلاین معماری، هنر طراحی AADmagazine و AADzign کلیک کنید.
برای ورود به کانال تلگرام مجله آنلاین معماری، هنر طراحی AADmagazine کلیک کنید.