به مناسبت روز ملی معمار
حوریا محبی
سردبیر فصلنامه معماری، هنر طراحی
روز معمار بهترین فرصت است برای پرداختن به اهمیت اندیشه برای معمار، اهمیت مطالعه برای معمار. مطالعهای که موجب یافتن اندیشه شخصی معمار میشود و جهانبینی او را میسازد. فرصت را مغتنم شمرده به گفتاری از دکتر مهرداد قیومی بیدهندی اشاره میکنم که در خصوص اهمیت اندیشیدن و گفتوگو چنین در ابتدای کتاب “بنیادهای فهم تاریخ معماری” نگاشتهاند: شاید در نظر بسیاری از معمارانی که پرورده آموزش متعارف دانشگاهی معماریاند، یا سخت در کارهای حرفهای معماری غرقهاند، یا حتی بسیاری از دانشجویان معماری، رابطه تفکر و معماری، و نیز رابطه سخن و معماری، آخرین چیزهایی باشد که معمار یا دانشجوی معماری باید بدانها بپردازد یا ذهن خود را به آنها مشغول کند.
در نظر ایشان معماری عمدتاً امری ذوقی و عاطفی و هنری یا مهارتی عملی است. تفکر در معماری هم اگر اصلاً وجود داشته باشد تأملی، ذوقی یا تفکری در خدمت انجام دادن عمل معماری است؛ و یافتههای ذوقی و عملی، حتی برخی از یافتههای فنی را نمیتوان در قالب واژهها و جملهها ریخت و زبان کلامی، چه گفتاری و چه نوشتاری گنجایش چنین یافتههایی را ندارد. به عقیده ایشان محملهای بصری از قبیل نمونک (ماکت) و نقشه و طرح و اقسام شیوههای بیان رایانهای، برای انتقال مقصودهای معماری بسیار مناسبتر از محملهای کلامی است. به نظر آنان سروکار داشتن معماران با کلام در حاشیه معماری است و محدود است به آنچه معمار ناگزیر است در مذاکره با کارفرما و بستن قرارداد یا نوشتن برنامه کارکردی و كالبدی معماری در کار آورد؛ منحصر است به ارتباط کلامیای که باید با گروه همکاران برقرار کند، چه در مرحله برنامهریزی و طراحی و چه اجرا و نظارت. معمار به این حاشیههای ناخواسته تن میدهد تا هرچه زودتر و آسانتر به متن و بدنه کار خود برسد، که همان طراحی و ساختن است؛ طراحی و ساختنی که به نظر آنان به واژهها و کلام مقید و نیازمند نیست.
معمار در طی آموزش دانشگاهیاش بارها از معلمان طراحی خود شنیده است که دانشجوی معماری نمینویسد و حرف نمیزند؛ بلکه میکشد. این اندیشه البته تازه نیست؛ حتی در اروپا که نوشتن درباره معماری در آنجا پیشینهای دراز دارد کسانی از دیرباز گفتهاند که چون هنر معماری خود بر واژهها استوار نیست گفتوگو درباره آن نیز باید با محملهای بصری و محسوس صورت گیرد. تحقیقهایی درباره معماران نشان داده است که آنان خود را کسانی «دیده ور» و بصری میشمارند. معماران هم غالباً خود را در پشت میز نقشهکشی یا در حال طراحی روی پوستی یا طراحی با رایانه تصور میکنند. تصور غالب مردم درباره معماران نیز چنین است اما در عمل، معماران حتی در کار حرفهای معماری بسیار بیش از آنچه میپندارند با واژهها و سخن سروکار دارند. در خصوص رابطه سخن گفتاری و نوشتاری با معماری، اینکه معماری در کجا و کدام مرحله و کدام حوزه با زبان کلامی کار دارد یا ندارد به تلقی ما از زبان یعنی به مفروضات فلسفی ما درباره زبان بستگی دارد. در هر صورت هیچکس نیست که تجربه معماری کردن داشته باشد و نپذیرد که طراحی معماری نوعی از اندیشیدن است و اگر نه همه، بخش مهمی از این تفکر از طریق گفتوگوی طراح با خود (واگویه) یا حدیث نفس صورت میگیرد.
معمار حتی در مرحله طراحی که هنریترین مرحله از مسیر کلی معماری است، حتی در جایی که یکسره فردی کار میکند با واژهها و جملهها سروکار دارد؛ واژهها و جملههایی که ممکن است در حاشیه طرح بر کاغذ ثبت شود، یا فقط در ذهن او بماند. معمار طراحی معماری را با سخن گفتن با خود و سپس با گفتوگو با کارفرما و همکارانش پیش میبرد. به علاوه معماره بخشی از معرفتهای خود را از طریق خواندن و شنیدن به دست میآورد: درباره معماری دیگران و تجربههای معماری در طی زمان، درباره افراد و جوامع انسانی و طلبها و نیازهایشان، درباره فرهنگ، زمین و آب و هوا، فنون و مواد و ساخت مایهها… . کسانی که چنین سخنانی را میگویند و مینویسند، همه کم یا بیش در کار معماری دخیلاند. آنان از طریق کتاب و مقاله و سخنرانی درباره حوزههای گوناگون مرتبط با معماری در کار معماری مداخله میکنند”. بر ما باد اندیشیدن و گفتوگو.
سوم اردیبهشت ماه روز ملی معمار گرامی باد.