رویکردهای معاصر طراحی معماری، به صورت دیجیتالی فعال و هدایت می شوند، اما از نظر ایدئولوژیکی، متأثر از نوشته های طیفی از نظریه پردازها و فیلسوف های مختلف اند. از جمله فیلسوف و ریاضیدان آلمانی Wilhelm Leibniz ویلهم لایپنیتس (1646-1716) و Gilles Deleuze ژیل دلوز (1925-1995) یکی از تأثیرگذارترین متفکران فرانسوی قرن بیستم. دلوز در کتاب هزار پلاتیوس A Thousand Plateaus نشان داد که از یک مسیر و موقعیت مشخص می توان به نتایج متعددی دست یافت، به این معنا که واقعیات و رویدادها لزوماً در طول یک مسیر پیوسته و در یک توالی منظم سازماندهی نشده و لزوماً خطی نیستند. این دیدگاه را تعدادی از معماران معاصر پیشرو مشتاقانه به کار گرفته، و به کمک آن فراگیری خطیِ تفکر طراحی را به چالش کشیده اند.
گرگ لین Greg Lynn در مقاله معماری منحنی در سال 1993، نمونه هایی از رویکردهای جدید طراحی را ارائه داد. این رویکردها از منطق تناقض و تضادِ دیکانستراکتیویست ها Deconstructivism دور شده و به سمت توسعه یک منطق سیال پیوسته به پیش می رفتند و به کمک نوشته های دلوز، به شکل معماری فولدینگ Folding تجلی پیدا کردند. فولدینگ یک استراتژی طراحی است که از هندسه اقلیدسی و حجم های مجزا در فضای کارتزین Cartesian جدا می شود و یک تصویر توپولوژیک از فرم ارائه می دهد. گرگ لین (با کمک نوشته های دلوز در توضیح تفکر و زیبایی شناسی باروک)، فولد را به عنوان یک سازه فضایی مبهم و یک استعاره فرمال، که ما را به سمت صفحه های نرم و فضاهای انتقالی بین داخل و خارج ساختمان سوق می دهد، معرفی کرد. برای ژیل دلوز آنچه در مورد فولد اهمیت داشت، این بود که راهی برای تفکر دوباره در رابطه با نسبت فضای داخل و خارج، گذشته و حال، و بین معماری و شهرسازی باز می کند. تأثیر فولدینگ یک معماری متمایز بدون فرم است که مفهوم فضای ساخته شده امروز و زیبایی و سودمندی آن را مورد سؤال قرار می دهد.
از باروک Baroque تا فرانک گهری Frank Gehry
تولید دیجیتالیِ فرم به روش های پیچیده تکامل می یابد، که در فرم های استاندارد فضای سه بعدی کارتزین بسیار متفاوت است. معماری دیجیتالی Digital Architecture با به چالش کشیدن فرم های استاندارد، سوال های اساسی در مورد زیبایی شناسی، روانشناسی و طبیعت اجتماعی آن مطرح، و هر گونه قرار دادهای سبکی یا زیبایی شناسی را رد می کند و به دنبال استمرار یک روش تجربی بر پایه زایش (تولید) دیجیتال و دگردیسی فرم هایی است که پاسخگوی زمینه های پیچیده طرح و تاثیرات کاربردی آن بر محیط اطراف باشد.
اگر چه ممکن است معماری دیجیتال بدون گونه شناسی، ناپیوسته، بی شکل، بدون پرسپکتیو و ضد تاریخ باشد، ولی قطعا بدون سابقه و نمونه های قبلی، تشابهات بین تفکر معاصر و معماری باروک Baroque بسیارند، تا آنجا که در تفکر معاصرِ برخاسته از “فولد دلوز” و در معماری جدید، عناوینی چون نئو-باروک Neo-baroque به کار گرفته شده است.
نمونه های اولیه را می توان در فرم های بیومورفیک Biomorphic Forms ، آرت نوو Art Nouveau و یا به طور مشخص تر در منحنی های سینوسی ایستگاه مترو پاریس کار هکتور گیومارد Hector Guimard مشاهده کرد. آثار گائودی Gaudi در ساختمان های مجسمه وار با فرم های هندسی دقیقاً مهندسی شده ی ارگانیک و پیچیده، با روش های ابداعی خود او نیز از نظر فرمی بسیار شبیه معماری دیجیتال است. از دیگر نمونه ها، ساختمان اینشتینتورم Einsteinturm کار اریک مندلسون Eric Mendelsohn در پستدام آلمان در سال 1921و نمازخانه رونشان Ronchapm chapel کار لوکوربوزیه Le Corbusier در سال 1955 و ترمینال تی دبلیو ای TWA Terminal کار ارو سارینن Eero Saarine در سال 1962 هستند. ایده “پلان آزاد” و “نمای آزد” لوکوربوزیه امکان پدیدار شدن قوس ها و منحنی ها را در پروژه های مدرنیست اواسط قرن بیستم ایجاد کرد. آلوار آلتو Alvar Aalto نیز با به کارگیری منحنی های سینوسی شکل، سد هندسه ی سبک بین المللی را شکست. غرفه فنلاند Finnish Pavilion در نمایشگاه جهانی سال 1939 در نیویورک، یکی از بهترین پروژه های اوست که از منحنی های چشمگیر موجدار داخل یک پوسته خطی ساده استفاده کرده. این نمونه ای از توجه یک باره مدرنیست به منحنی بود و از ظهور یک هندسه ناشناخته خبر می داد، اگر چه معماران پیشروی مدرن در مورد استفاده از فرم های منحنی مطمئن نبودند.
نمونه دیگر این تفکر، در طراحی های تخیلی معماری آوانگارد در دهه 1960 و اوایل 1970 دیده می شود، که با به کارگیری تکنولوژی، سعی در تصور آینده ی هنر و معماری داشت. رینر بنهام Reyner Benham در کتاب پیشرو خود تئوری و طراحی در عصر ماشین Theory & Design in the first machine age، موجی ایدئولوژیک ایجاد کرد که به ظهور بسیاری از گروه ها و سبک های هنری و معماری، از جمله آرکی گرام ARCHIGERAM انجامید که در دهه 1960 در مدرسه AA شکل گرفت. سافت سیتیز Soft Cities یکی از پروژه های گروه، یک استعاره روباتیک و شبه ارگانیک از شهر است و تصویری فانتزی از آن براساس ماشین و فرهنگ پاپ ارائه می دهد. پروژه های دیگر آرکی گرام ARCHIGERAM نیز پیوستگی تغییر و انتخاب را که با تکنولوژی های جدید امکان پذیر شده، فراتر از ظاهر سطحی فرم های بدیع ارائه می دهد. در اینجا باید از باک مینیستر فولر Buckminster Fuller ، طراح پاپ نیز نام برد که سبک شکل های “حبابی” را در دهه های 1960 و 1970 به وجود آورد. آنچه اهمیت دارد آن است که کارهای این معماران، طراحان و متفکران تفسیر کاملا جدید از جایگاه تکنولوژی در فرهنگ و معماری ارائه می دهد که از استانداردهای زیبایی و کاربردی فراتر رفته است.
معماری توپولوژیک Topological Architecture
برای بسیاری از معماران که هندسه مطمئنِ اقلیدسی را سال ها تمرین کرده اند، ظهور معماری فرم های منحنی مشکلات فراوانی ایجاد کرده، ولی بدیهی است که این معماری جدیدِ نرم، به طور ذاتی نشأت گرفته از یک فرهنگ طراحی وسیع تر است. در دهه گذشته خطوط منحنی و گرد در همه جای زندگی ما حاضر بوده، ولی شاید تا چندی پیش به دلیل نبود یک چار چوب تکنیکی قانع کننده، منحنی ها به طور گسترده ای در فرهنگ معماری نادیده گرفته می شده اند.
این امر در بین دیگر طراحان، از جمله طراحان صنعتی نیز نمود داشته، که دلیل آن می تواند مشکلات فنی باشد، اما پس از به وجود آمدن یک نرم افزار سه بعدی برای حجم سازی دیجیتال، ایجاد منحنی های نرم بسیار آسان و از آن به طور وسیعی در صنعت، از محصولات مصرفی تا هواپیما استفاده شد. از نظر تاریخی، صنعت ساختمان از آخرین حرفه هایی بود که خود را با تکنولوژی های جدید تطبیق داد. از اولین نرم افزارهای این نوع مدل سازی، می توان از CATIA، نرم افزار سه بعدی تعاملی، نام برد که 20 سال پیش از آنکه دفتر گهری آن را کشف کند، در دیگر صنعت ها استفاده می شد و هم اکنون نیز تنها تعداد کمی از دفترهای طراحی معماری آن را می شناسند و به کار می گیرند.
با الهام از نوشته های متفکران، از لایپنیتس تا دلوز تعدادی از معماران شروع به اکتشاف در قلمرو فضایی هندسه های غیر اقلیدسی کردند و برخی اساس تحقیقات فضای سه بعدی خود را بر مبنای توپولوژی قرار دادند که شاخه ای از ریاضی، در رابطه با ویژگی های شکل هایی است که از طریق تغییرِ شکل Deformation به وجود می آیند، نتیجه آن فرم های توپولوژیکال، مانند توروس Torus و کمی پیچیده تر از آن نوار موبیوس Mobius strip و کلین باتل Klein bottle است که وارد فرهنگ معماری شدند.
زنجیره دیجیتال Digital continuum
تغییرات جدید روش های طراحی، با استفاده از ابزارهای جدید، تنها منحصر به ایجاد فرم های بدیع نیست بلکه اکنون با استفاده از تکنولوژی دیجیتال Digital Technology می توان فرم های پیچیده، به روش های نو تولید کرد و آن را با بودجه قابل قبولی ساخت. در این روند جدید، پروسه توضیح و ساخت طرح، سریع تر و پیچیده تر است، به این صورت که اجزای طراحی به آسانی می توانند تغییر پیدا کنند و حتی تعویض شوند، بدون اینکه به ترسیم دوباره و بازسازی اطلاعاتِ ساخت نیاز باشد. به طور خلاصه با استفاده از تکنولوژی دیجیتال، اطلاعات طراحی، همان اطلاعات ساخت محسوب می شود. این مسئله یکی از شاخصه های اصلی استفاده از دیجیتال در ارائه و تولید پروژه های معماری است که مهمترین فرصت برای ایجاد تحول عمیق در حرفه معماری و در مقیاس بزرگ تر، در تمام صنعت ساختمان به شمار می آید.
_______________________________________________________________
برگرفته از:
محمدی، بیتا،”معماری دیجیتال”، شماره 77، سال 1391،فصلنامه معمار.
www.arsenicarquitetos.com
www.archifever.com
www.pscohen.com
www.raynesarchitecture.co.uk
www.architectuul.com
www.studyblue.com
www.citiesgallery.com
www.arqhys.com
_______________________________________________________________
نظر شما در مورد این مقاله چیست؟
ما نظرات شما را دوست داریم و مایلیم نظرات شما را بشنویم!